دنیای طنز و سرگرمی

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ دنیای طنز و سرگرمی خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

داستان کوتاه حاضر جوابی زن

شبی تاجر بزرگی با همسرش تصمیم گرفتند
برای شام به رستورانی ارزان بروند

وقتی آنها به رستوران رسیدند صاحب رستوران از محافظان پرسید:

می توانم خصوصی با همسر تاجر صحبت كنم !

و زن تاجر خصوصی با آن مرد صحبت كرد بعد از آن تاجر از همسرش پرسید:

كه این مرد با شما چکار داشت ؟

زن گفت :كه صاحب رستوران گفته در ایام جوانیش عاشق من بوده است

تاجر گفت اگر تو با او ازدواج می كردی اكنون صاحب این رستوران بودی

همسر تاجر گفت: نه اشتباه میکنی !

اگر با او ازدواج می كردم او الان تاجر بزرگی بود...!

موضوعات: داستان,داستان های خواندنی,

[ بازدید : 258 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 8 دی 1393 ] 12:57 ] [ admin ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]